Mina69

از متاهل بودن خسته شدم

امروز بعد از یک هفته همسرم خونه بود و خوابیده بودو من بیدار بودم و داشتم اماده میشدم چون مادرم بیرون به مشکل برخورده بود ، همزمان مادر همسرم تماس گرفت خونه و من با دو زنگ صدای تلفن رو قطع کردم که همسرم بیدار نشه .
من از خونه خارج شدم و مادرشون با موبایل همسرم تماس میگیره و بهش میگه خونه رو جواب ندادین.
وقتی برگشتم دیدم همسرم اخماش توی همه و خودشو گرفته و علتشو پرسیدم و گفت زمانیکه دیدی مادرمه قطع کردی .
من به ایشون گفتم خیلی عجله داشتم و فقط بابت بیدار نشدنش قطع کردم .
و در پاسخ گفت من هم از این ببعد این رفتارو در قبال مادرت خواهم داشت .
و خلاصه مشاجره داشتیم
فردا قراره بریم با خانواده من بیرون شهر ، و گفت نمیام و البته خودم هم با این رفتارهاش و اینکه میدونم میاد و خودشو میگیره تمایلی ندارم بیاد ، بهم بگین چکار کنم ؟؟؟
eli2

پاسخ : از متاهل بودن خسته شدم

ببینید به نظرم اجازه ندین که یه موضوع و یه بحث ساده اینجوری به یه مشکل غیر قابل حل تبدیل بشه در حالی که با یه معذرت خواهی ساده و اینکه قانعش کنید که هدفتون صرفا بخاطر بیدار نشدنش بوده بحثو خاتمه بدین . و اگرم نخواست بپذیره دیگه به خودش مربوطه ولی مطمن باشید که ایشون همچین همکاری نمیکنن که بخان تلافی کنن
در مورد بیرون رفتن نظر شخصیم اینه که میتونید به همسرتون بگین که فکر میکردین بیرون رفتن باعث میشد که آخر هفته شادی داشته باشید ولی اگر حس میکنه که بهش خوش نگذره شما هم ترجیح میدین خونه باشید. اینجوری متوجه میشن که شاد بودن ایشون شاد بودن شما هم هست .
بالاخره زندگی متاهلی و مجردی مشکلات خاص خودشو داره تو دوران مجردی شما هم استقلال خودتون ندارید و تابع حرف پدرو مادر هستید و در زندگی متاهلی هم نظر همسرتون و رضایت دو طرف باید مدنظر قرار بگیره و اگرم فکر میکنید تنهایی بهتره مطمن باشید اونم همراه با افسردگی و بی انگیزگی همراه بود

بالاخره این راهی بود که بالاخره دیر یا زود باید واردش میشدین و بحثای ساده رو به سرعت حل کنید که لج و لجبازی های بعدی رو به دنبال نداشته باشه

بهترین مشاور خونه ,همسرم ,بیرون ,بیدار ,ساده ,بالاخره ,متاهل بودن ,بودن خسته ,بیرون رفتن ,زندگی متاهلی ,بیدار نشدنش منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

test kierauwgl9 situs فروشگاه بیا برا خرید ostadan121 بیوکنزی و سابلیمینال اسم فرزند